نویسنده:علی امیرخانی
چکیده:
مقاله پیش رو با شیوه بررسی تاریخ اندیشه مسئله امکان و قلمرو شناخت عقلی خدا از نظرگاه جریان فکری -متکلمان نظریهپرداز مدرسه کوفه را بر اساس گزارشهای روایی و تاریخی بررسیده و نشان داده است که متکلمان نظریهپردازی چون زراره، مومن طاق و هشام بن حکم و پیروانشان به امکان شناخت عقلی بین الحدینی خدا که مستلزم نفی تعطیل و نفی تشبیه است، باورمند بودند و به تبع آن با دیدگاه نفی صفات ذاتی ایجابیِ جمهور امامیه که لازمه نفی تشبیه بود، مخالفتی نداشتند.
با این حال، شواهد روشنی وجود دارد که به علم ازلی حقتعالی پیش از آفرینش عالَم (بهصورت سلبی و بهمعنای عدم جهل) اذعان داشتند. در منظومه فکری آنان در مقابل صفات ذاتی که به صورت سلبی به خدا اتصاف دارد، صفات فعلی حقتعالی قرار دارد که همراه با حدوث فعل و امر آفرینش ایجاد میشود و اتصاف ایجابی آن به خداوند محذوری در پی ندارد.
جریان کلامی مدرسه کوفه به جز هشام بن حکم و پیروانش، صفات فعلی خدا را مخلوق و به کلی متباین از ذات باری تعالی میدانستند، اما جریان هشامیه صفات فعلی حضرت حق را معنایی میدانستند که نه عین ذات است و نه بسان سایر آفریدهها متباین و خارج از ذات است.
برای دریافت متن کامل مقاله اینجا کلیک کنید