واقعه عاشورا از جمله محوری‌ترین وقایع در تاریخ بشریت است که نیاز به بازخوانی دقیق و صحیح و در عین حال عقلانی دارد. لذا «فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی»‌ برای خوانش صحیح از این واقعه و بررسی مناسک و ارتباط آن با باورهای مردم با حجت‌الاسلام دکتر رضا برنجکار، استاد تمام دانشگاه تهران و رئیس پژوهشگاه قرآن و حدیث به گفتگو نشسته است. در ادامه مشروح این گفتگو را می‌خوانید.

* چگونه می‌توانیم در مسیر خوانش صحیح از واقعه‌ی عاشورا و قیام سیدالشهداء گام برداریم؟

هر کار علمی نیاز به تخصص دارد و تحقیق علمی باید روش‌مند انجام شود؛ از جمله تحلیل واقعه‌ی عاشورا. این‌که ما صرفاً بر اساس متون تاریخی به تحلیل واقعه‌ی عاشورا بپردازیم ناقص است و منتج به نتیجه نخواهد شد. یا این‌که ما صرفاً براساس فرمایشات و روایات امام حسین (ع) به تحلیل مسأله بپردازیم، باز هم به مشکل برمی‌خوریم. به‌طور کلی باید در تحلیل یک واقعه‌ی تاریخی همه قرائن موجود و همه‌ی آنچه که می‌تواند در تحلیل آن واقعه به ما کمک کند را باید جمع‌آوری کینم. به عبارت دیگر باید داده‌های ما تا حد ممکن کامل شوند. بعد از تکمیل داده‌ها باید به تحلیل آنها بپردازیم.

این داده‌ها عبارتند از:

  • شکی نیست که اولین و مهمترین منبع در این‌جا مطالب و داده‌هایی است که از امام حسین(ع) به ما رسیده است؛ یعنی مطالبی که ایشان به‌خصوص از زمان حرکت خود از مدینه به کربلا تا زمان شهادت بیان کردند. سخنرانی‌ها، فرمایشات و روایات ایشان بخشی از منابع است که ما می‌توانیم براساس آنها به تحلیل واقعه‌عاشورا بپردازیم.
  • بخش دیگر اعمالی است که ایشان انجام داده‌اند؛ یعنی صحبتی نکرده‌اند اما اعمال و واکنش‌هایی در مقابل برخی کارها انجام داده‌اند که می‌توان تحت عنوان اقدامات عملی ایشان آنها را به‌عنوان منابع استفاده کنیم.
  • منبع سوم ما شناخت زمان امام حسین(ع) است؛ شناخت جغرافیایی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، وضعیت یزید و فوق او با معاویه، وضعیت مردم و دینی است. ما اگر این شرایط را نشناسیم آن وقت این سؤال برای ما پیش می‌آید که امام حسین(ع) چرا قبل از یزید قیام نکرد؟ یا مثلاً چرا ائمه بعد از امام حسین (ع) قیام نکردند؟ اگر ما نسبت به شرایط زمان امام حسین شناخت داشته باشیم آن وقت جواب این سؤال‌ها را خواهیم دانست.
  • منبع چهارم ما برای تحلیل واقعه‌ی عاشورا چیزی است که از سایر ائمه به ما رسیده است. ما معتقدیم ائمه نور واحدند و همه معصوم هستند. آنها هم تحلیل‌ها و نکاتی راجع به واقعه‌ی عاشورا دارند.
  • بخش پنجم که شاید از همه‌ی منابع دیگر مهم‌تر باشد مبانی کلامی و فکری ما راجع به ائمه است. ممکن است شما معتقد باشید که دو نفر یک حرکت واحدی انجام دهند؛ اما یکی از آنها فکرش این است که فقط دنبال پول است بنابراین عمل او را طوری تحلیل می‌کنید که می‌خواسته چگونه به پول برسد؛ اما شخص دیگری که مسأله‌اش دین است وقتی همان عمل را انجام می‌دهد باید تحلیل کنید که این عمل چگونه در راستای مبانی فکری آن شخص انجام شده است یا بحث عصمت ائمه که یکی از منابع کلامی ما است. مبانی کلامی در واقع روح قضیه هستند که ما باید با توجه به مبانی کلامی خویش تحلیل کنیم. ما بدون این مبانی نمی‌توانیم تحلیل کنیم. این مبانی عبارتند از: عصمت ائمه، نقش ائمه در احیای دین و … .

تازه بعد از تکمیل این داده‌ها است که تحلیل شروع می‌شود. در تحلیل هم باید ما به‌هرحال داده‌ها را طبقه‌بندی کنیم؛ مثلاً مبانی کلامی خیلی مهم هستند یا شناخت شرایط خیلی مهم است و سخنان حضرت و سایر ائمه در رتبه‌ی بعدی از این منابع قرار دارد. باید از پیش‌داوری خودداری کرد و واقعاً ببینیم داده‌ها چه می‌گویند. فرق پیش‌داوری و مبانی کلامی در این است که مبانی کلامی متخذ از اهل بیت و قرآن هستند؛ ولی پیش‌داوری‌ها مبتنی بر دیدگاه‌های شخصی، هواهای نفسانی و حب و بغض ما هستند. نباید این پیش‌داوری‌ها را دخالت داد.

* مناسک دینی چه جایگاهی در تقویت باورهای دینی مردم دارند و رسالت علماء و نخبگان دینی برای جلوگیری از به ابتذال کشیدن مناسک دینی به‌خصوص قیام عاشورا چیست؟ یعنی در واقع به ضدّ هدف خود تبدیل نشود.

همه مناسک، ظاهری دارند و باطنی. قرآن می‌گوید: نماز برای یاد خدا و ارتباط بین بنده و خالق است. آن وقت همین نماز دارای درجاتی از ذکر خداوند است؛ ولی کسی که با توجه کامل و دقت به مقام پروردگار نماز می‌خواند، ذکری که به او دست می‌دهد با ذکری کسی که خیلی سریع نماز می‌خواند تا با کارهایش برسد، بسیار متفاوت است. بنابراین همه‌ی مناسک دارای روح و ظاهر و باطن هستند. روح مناسک خیلی مهم است. عزاداری‌ها هم دارای ظاهر و باطن هستند و ظاهر آنها این است که ما می‌رویم مسجد، می‌نشینیم و سخنرانی می‌آید سخنرانی می‌کند و مداحی می‌آید و مداحی می‌کند که این ظاهر آن است؛ اما این روح این مناسب در راستای همان هدف قیام امام حسین است. امام حسین(ع) برای احیای اسلام واقعی و رساندن آن به مردم جهت رسیدن آنها به رستگاری قیام کرد. پس هدف سخنران و مداح و عزادار هم همین باشد. هدف عزاداری هم باید رسیدن دین، معارف اسلامی، معارف اخلاقی، منویات قرآن و احکام دینی باشد. در این‌صورت هدف امام حسین که احیای دین است انجام خواهد شد. برخی مداحان در فضایل اهل بیت و شجاعت و تلاش آنها برای هدایت مردم اشعاری می‌خوانند؛ اما برخی مداحان از قیافه، چشم و ابروی امامان صحبت می‌کنند؛ این درست برعکس هدف امام حسین(ع) است. مگر امام حسین به کربلا رفت تا ما قیافه‌ی او را نگاه کنیم؟ او برای احیای دین رفته بود؛ برای مبارزه با ظلم رفته بود و مداح باید این‌ها را برجسته کند. وقتی مداح و سخنران هدف را درست انجام می‌دهند و همان هدف امام حسین را احیا می‌کنند که نوعاً همین‌گونه است؛ البته به درجات. سخنرانان ما اکثراً سعی می‌کنند از رفتار، اقدامات، باورها و عقاید دینی امام حسین، این‌که ما در حال حاضر این معارف را چگونه از امام حسین الگو بگیریم، چه‌کار باید بکنیم، چگونه با غرب و استکبار مبارزه کنیم و کمک به ولی فقیه، صحبت کنند. معمولاً در این راستا صحبت می‌کنند حالا کم و زیاد هم دارد. ما باید به این روح توجه داشته باشیم. همه‌ی عبادات برای رسیدن ما به روح و باطن که همان عمل صالح، ایمان و ارتباط با خدا است، برسیم. باید هدف این باشد که ایمان مردم تقویت شود؛ زیرا وقتی ایمان آنها تقویت شد، عمل آنها تعالی پیدا می‌کند. کل جهان با فضای مجازی و غیرمجازی شیاطینی آمده‌اند و ایمان را از مردم می‌گیرند. چرا مردم الان دچار این همه استرس شده‌اند؟ چرا این‌قدر امراض ناشی از استرس گسترش پیدا کرده؟ چون ارتباط معنوی آنها با خدا و ایمان آنها ضعیف شده است. از بس‌که شیاطین فضای مجازی دنبال گرفتن ایمان مردم هستند و تاحدودی هم موفق شده‌اند. شما ببینید برای مبارزه با حجاب چه‌کار می‌کنند؟ آنها می‌خواهند بی‌بندوباری در جامعه رواج پیدا کند؛ زیرا کسی که حجاب را رعایت می‌کند؛ چون حجاب یک نوع عمل است برروی باورهای شخص تأثیر می‌گذارد چنان‌که باورها هم روی اعمال تأثیر می‌گذارند. عمل و باور باهم یک ارتباط دوطرفه دارند؛ اگر عمل مشکل پیدا کند، باور هم مشکل پیدا می‌کند و بالعکس. آنها هم با ایجاد شبهات به باورهای ما حمله کرده‌اند از طرف دیگر اعمال را مورد حمله قرار می‌دهند، از جمله حجاب که جزء ضروریات دین است. آنها مشکل‌شان با دین است. حالا ما در مقابل این‌همه تبلیغ دشمن چه داریم؟ ما یک دهه محرم داریم که امام فرمودند محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است. این مراسمات و پاسداشت محرم تا اندازه‌ی تلاش‌های دشمن را خنثی می‌کند. ما باید این محور را تقویت کنیم و وارد فضای مجازی شویم و کارهای فرهنگی کنیم؛ ولی آنچه را که داریم هم نباید از دست دهیم.

سخنرانان ما اکثراً سعی می‌کنند از رفتار، اقدامات، باورها و عقاید دینی امام حسین، این‌که ما در حال حاضر این معارف را چگونه از امام حسین الگو بگیریم، چه‌کار باید بکنیم، چگونه با غرب و استکبار مبارزه کنیم و کمک به ولی فقیه، صحبت کنند. معمولاً در این راستا صحبت می‌کنند حالا کم و زیاد هم دارد. ما باید به این روح توجه داشته باشیم.

* تأثیر عزاداری حسینی (به شیوه‌ی صحیح آن) چه تأثیری در ارتقای فرهنگ جامعه دارد؟

باورها به مثابه‌ی ریشه و فنداسیون ساختمان است. روح انسان آن اساس و پایه است. همه چیز ما اعم از برخوردها، رفتارها، اعمال، فرهنگ و سبک زندگی‌مان مبتنی بر باورهای ما است. من همه باورها را در عنوان «ایمان دینی» خلاصه می‌کنم و نقش ائمه تقویت ایمان دینی است. اگر ایمانی دینی تقویت شد، فضایل اخلاقی تقویت می‌شود؛ سلوک و رفتار ما درست می‌شود. وقتی این‌ها درست شد اولاً مقابل دشمن ما خیلی زود خودمان را نمی‌بازیم ثانیاً بیشتر تلاش می‌کنیم مشکلات را حل کنیم. واقعاً اگر باور مسئولین ما تقویت شود، بیشتر تلاش می‌کنیم. بنده از استاندار استانی وقت گرفتم گفت یازده بیا، رفتیم دیدم ساعت یازده شب خیلی شلوغ است. از او پرسیدم کی خانه می‌روی؟ گفت دوازده تا یک شب. برخی مسئولین هم ساعت صبح می‌روند سرکار تا ساعت دو بعد از ظهر و همه شبانه‌روز کار نمی‌کنند؛ زیرا عقاید و باورها باعث می‌شوند برخی خیلی بیشتر تلاش کنند. دنیا مقابل ما ایستاده است. بحث تحریم‌ها شوخی نیست. یکی از علماء فرمودند خواب دیدم که به من می‌گویند اگر همه‌ی شما دست به دست هم دهید و شبانه‌روز تلاش کنید، بلکه بتوانید این‌ها را زمین بزنید. به‌هرحال شوخی نیست که دنیا مقابل ما است و نمی‌خواهند اسلام باشد. ایران با دوستانش در ایران، لبنان، عراق، سوریه و یمن باید قوی باشند، جمعیت اندک باید قوی باشد. اگر جمعیت کم باشد؛ ولی قوی باشند، دشمن را شکست خواهند داد؛ زیرا وقتی پیامبر در مقابل مشترکان نیروی اندکی داشت، سربازان خویش را به اتحاد و تقویت نیروی ایمان دعوت می‌کرد. به‌هرحال ایمان با ارتباط با حق تقویت می‌شود. ایمان با ارتباط با اهل بیت تقویت می‌شود. اهل بیت، ما را به خداوند ارجاع می‌دهند و ارتباط ما با خدا را تقویت می‌کنند و وقتی ارتباط دینی و معنوی در یک جامعه قوی شد دیگر هیچ‌کس نمی‌تواند آن جامعه را زمین بزند. مشکل ما الان این است که دشمنان از یک طرف از بیرون حمله می‌کنند و از داخل هم می‌خواهند ما را نابود کنند؛ یعنی از طریق اموری مانند امور فرهنگی، شبهات و بی‌بندوباری دنبال نابودی ما از درون هستند. ما اگر از درون قوی باشیم از بیرون هیچ‌کاری نمی‌توانند بکنند. این مجالس عزاداری سیدالشهداء ایمان دینی را تقویت می‌کند و وقتی ایمان دینی قوی شد، جامعه واکسینه و قوی می‌شود. وقتی جامعه قوی شد، ویروس‌ها در آن اثر نخواهند کرد؛ اما وقتی ایمان‌ها و باورها ضعیف باشند حتی اگر یک ویروس کوچک وارد بدن شود، آدم را زمین می‌زند.