نویسنده: محمد امین پورامینی
ماه مبارک رمضان ماه ضیافت رحمان از بندگان خود مى باشد و خوان رحمت الهى گسترده است- بجاست که با نگاهى گذار به سیره معصومان(ع) در این ماه رفتارهاى فردى و اجتماعى آنان را سرمشق زندگى خود قرار دهیم.
بطور کلى مىتوان سیره آن بزرگواران را در دو بخش مورد مطالعه و بررسى قرار داد.
الف) رابه خود و خدا( بعد فردى)
سید ابن طاووس« ره» نقل مىفرماید که وقتى ماه مبارک رمضان فرا مىرسید رنگ چهره پیامبر اکرم(ص) عوض مىشد و زیاد به نماز و دعا مى پرداخت (۱) ،
تغییر حالت آن حضرت در دهه آخر ماه مبارک رنگ مضاعفى به خود مى گرفت، بگونه اى که تمام شبها را به شب زنده دارى و عبادت سپرى مى کرد. (۲)
درباره حضرت امام زین العابدین(ع) نقل شده است که ایشان در این ماه کاملا غرق در دعا و تسبیح و استغفار و ذکر تکبیر مى گشت. (۳)
گرچه بجا آوردن نمازهاى مستحبى و نوافل یکى از مسائل عادى و روزمره آن بزرگواران بوده است.
ولى در ماه رمضان حالت مضاعف به خود مى گرفت، تا آنجا که نمازهاى مخصوصى توسط آنان در ماه مبارک رمضان و شبهاى قدر خوانده مى شد،
که ذکر تفصیل آن مجال دیگرى مى طلبد.
ماه مبارک رمضان بهار قرآن است و پیامبر اکرم(ص) و عترت طاهرینش که خود قرآن ناطقند و هیچگاه ایشان از قرآن، و قرآن از ایشان جدا نبوده، و
تلاوت آیات دلنشین آن جزء برنامه روزمره ایشان بوده است، عنایت خاصى نسبت به تلاوت قرآن در ماه مبارک رمضان مبذول مىداشتند و
توجه اصحاب و یاران خود را نسبت به آن جلب مى نمودند، تا آنجا که در مورد حضرت امام سجاد(ع) نقل شده است که چهل بار قرآن را در ماه مبارک ختم مىنمود. (۴)
چگونه خواستن و از چه کسى خواستن و به چه انگیزهاى خواهش کردن از مهمترین مطالبى است که در هر درخواستى، نهفته است
اینجا سخن از درخواست از یگانه معبود قادر و تواناست که معصومین(ع) بر بشریت منت نهاده و نحوه درخواست را در قالب« دعا» به عالىترین وجه ممکن نشان داده اند.
و علاوه بر لذت سخن گفتن با خداوند عالیترین مضامین معارف تابناک الهى را در آن جاى داده و از خود یادگارهایى بس ارزشمند به ودیعت نهاده اند.
الف- دعا در وقت دیدن هلال ماه مبارک.
ب- دعاى پیامبر اکرم(ص) در وقت وارد شدن به ماه مبارک رمضان،
ج- دعاى پیغمبر اکرم(ص) در شب اول،
د- دعاى ابو حمزه ثمالى در هر شب،
ح- دعاى سحر،
و- دعاى اول صحیفه سجادیه،
ط- دعاى امام زین العابدین(ع) در شبهاى نوزدهم و بیست و یکم،
ظ- دعاى پیامبر اکرم(ص)، و امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) در ماه مبارک رمضان.
ى- دعاى پیامبر اکرم(ص) و امام زین العابدین(ص) در شب بیست و هفتم،
ل- دعاى پیامبر اکرم(ص) در شب آخر هر ماه،
ن- دعا به هنگام وداع با ماه رمضان،
معصومین(ع) در شبهاى قدر شب زنده دار بودند، و نه تنها خود به احیاء آن مى پرداختند بلکه خانواده و کودکان و فرزندان خویش را به انجام آن وامى داشتند،
روایت شده است که رسول خدا(ص) در شب بیست و سوم ماه، خفتگان از خانواده خود را از خواب بیدار مى کرد و آب به صورت آنها مى پاشید. (۵)
حضرت فاطمه زهرا(س) نیز نمى گذاشت کسى از فرزندانش در آن شب به خواب رود، و آنان را با کمى غذا و ایجاد آمادگى از روز و با انجام استراحت در روز،
آماده مى ساخت، و مى فرمود محروم کسى است که از خیر این شب محروم ماند. (۶)
و یک سال حضرت امام صادق(ع) به بیمارى سختى گرفتار شده بود، آن حضرت دستور داد که در شب بیست و سوم ایشان را برداشته و
به مسجد پیامبر(ص) بردند، و آن شب را در آن مکان شریف به احیاء گذارند. (۷)
چگونه افطار کردن، و با چه افطار کردن از جمله مسائل قابل توجه سیره است.
از پیامبر(ص) و ائمه هدى(ع) ادعیه خاصى در وقت افطار نقل شده است.
امام صادق(ع) مىفرماید که پیامبر اکرم در وقت افطار این دعا را مىفرمود:« اللهم لک صمنا و على رزقک افطرنا فتقبله منا، ذهب الظلما و ابتلت العروق و بقى الاجر» (۸)
بار خدایا براى تو روزه گرفتیم، و بر روزى تو افطار نمودیم، پس آن را از ما بپذیر.
حضرت امیر المؤمنین(ع) در وقت افطار مىفرمود: «اللهم لک صمنا و على رزقک افطرنا فتقبله منا انک انت و السیمع العلیم» (۹)
خدایا براى تو روزه داشتیم، و بر روزى تو افطار کردیم. پس آن را از ما قبول نما، همانا که تو شنوا و دانایى.
و اما اینکه با چه چیزى افطار مى نمودند، مواردى نقل شده است، از امام باقر(ع) نقل شده است که پیامبر اکرم با آب و خرما، و یا آب و رطب افطار مى نمودند (رطب غیر از خرما است). (۱۰)
و امام صادق(ع) مىفرماید: پیامبر، اکرم(ص) با شیرینى و حلوا افطار مىنمود، و اگر آن را نمى یافت با آب ولرم افطار مى کرد، و مى فرمود: آن باعث پاکیزگى کبد و معده است،و دهان را خوشبو مى سازد، و ریشه دندان و دید چشم را تقویت مى نماید. (۱۴)
بنابر این از مجموعه روایات استفاده مىشود که آن حضرت- در صورت امکان- با یک ماده شیرینى مثل حلوا، خرما، و در صورت نبود آنها با آب نیمه گرم و ولرم فطار مىنمود.
ابن طاووس از امام باقر(ع) نقل مىکند که حضرت على(ع) دوست داشت که با شیر افطار کند. (۱۵)
پیامبر اکرم(ص) در دهه آخر ماه مبارک رمضان هر شب غسل مىکرد. (۱۶)
حضرت امام باقر(ع) شبهاى نوزدهم، بیست و یکم، بیست و سوم و بیست و پنجم را غسل مىکرد (۱۷)
، و امام صادق(ع) در شب بیست و سوم دو بار غسل مىنمود، یک بار در اول شب، بار دوم در آخر شب. (۱۸)
یکى از مستحبات بسیار مهم و سازنده اعتکاف است.
که تفصیل و شرائط آن در کتب فقهى آمده است و از عهده این نوشته خارج مى باشد، امام صادق(ع) فرمود: یکبار رسول خدا(ص) در دهه اول ماه رمضان به اعتکاف نشست و در رمضان دیگر در دهه دوم، و در رمضان پس از آن در دهه سوم اعتکاف نمود. و بعد از آن همیشه در دهه آخر رمضان به اعتکاف مى نشست. (۱۹)
برخاستن از سفره ضیافت الله براى عارفان دلداده حق سخت و ناگوار است.
لذا همانطور که جدایى عاشق از معشوق، به سختى هر چه تمامتر صورت مى گیرد، پیامبر اکرم(ص) چگونگى وداع با ماه رمضان را چنین بیان مى کند:
جابر بن عبد الله انصارى نقل مىکند که در جمعه ماه رمضان، بر رسول خدا وارد شدم. هنگامى که چشم او بر من افتاد فرمود:
اى جابر این جمعه آخر ماه رمضان است، پس با او وداع کن و بگو:
« اللهم لا تجعله آخر العهد من صیامنا ایاه، فان جعلته فاجعلنى مرحوما، و لا تجعلنى محروما»
یعنى خدایا، این رمضان را آخرین روزه ما قرار مده، و چنانچه قرار دادى پس ما را مورد رحمت خود قرار بده و ما را محروم ساز، و هر کس این را بگوید به یکى از دو امر نیکو( احدى الحسنیین) نائل مى شود، یا آنکه عمر پیدا مى کند و ماه رمضان بعدى را درک مى نماید، و یا آنکه مورد بخشش و رحمت خدا قرار مى گیرد. (۲۰)
از مجموعه روایات استنباط مىشود که این شب از جایگاه بس والایى برخوردار است، و معصومین(ع) آن را به احیاء و شب زندهدارى مى گذراندند.
حضرت على بن الحسین امام زین العابدین(ع) شب عید فطر را در مسجد به نماز مىگذارند تا آنگاه که صبح شود.
رسول خدا(ص) روز عید بعد از طلوع آفتاب خارج مىشد و هنگامه خروج به اطراف آسمان مى نگریست و مى فرمود که در آن روز بر جا نماز و حصیر نماز مخوان،یعنى روى خاک بنشین و بر آن نماز بخوان.
فقهاء عظام مستحباتى را براى این روز ذکر نموده اند که از جمله آنها، نماز را در صحرا بپا داشتن، خارج شدن امام با پاى برهنه و پیاده، و توام با وقار و ذکر خدا، و سجده بر زمین و…
قهرا در هر امتحانى نتایج یکسان نیست.
شیخ صدوق(ره) نقل مىنماید: امام حسن مجتبى(ع) گروهى از مردم را در روز عید فطر دید که به بازى و خنده مشغولند، حضرت رو به یاران خود کرد و فرمود:
« خداى عز و جل ماه رمضان را محل مسابقه بندگان خود قرار داده است که به واسطه اطاعت خویش بسوى رضوان الهى پیشى مىگیرند،
پس گروهى سبقت گرفتند و پیروز و رستگار گشتند، و گروهى عقب ماندند و محروم شدند، پس عجب دارم از کسى که خندان است و به لهو و بازى مشغول است
در روزى که نیکوکاران به اجر و ثواب رسیده و کوتاهى ورزان از آن بىفیض و محرومند، به خدا سوگند اگر پرده برداشته شود هر آینه نیکوکار به عمل نیک خویش و بدکار به عمل بد خود مشغول خواهد شد.» (۲۱)
در آستانه ماه مبارک، معصومان(ع) اهمیت و عظمت ماه مبارک رمضان را به مردم گوشزد نموده و آنان را به استفاده از این ضیافت الهى فرا مىخواندند که
در این زمینه خطبه هاى بسیار جالب از پیامبر اکرم(ص) و امیر المؤمنین(ع) و روایات تکان دهنده اى صادر شده است، که براى نمونه به ذکر دو روایت بسنده مى کنیم:
« نهایت کوشش خودتان را بنمایید که در این ماه روزىها تقسیم مى شوند، و سرآمد عمرها و اجلها نوشته مى شود و در آن شبى است که عمل در آن ماه از عمل هزار ماه برتر و افضل است.»
ابو صلت مى گوید: بر حضرت امام رضا(ع) در جمعه آخر شعبان وارد شدم. حضرت به من فرمود:
«اى ابا صلت، بیشتر روزهاى ماه شعبان گذشت، و این جمعه آخر ماه است پس در این باقیمانده آن کوتاهى مورز و سابق خود را جبران کن،… و بیشتر به دعا و استفغار و تلاوت قرآن بپرداز، و از گناهانت توبه کن، تا با خلوص در ماه خدا وارد گردى.» (۲۲)
اهل بیت عصمت و طهارت(ع) علاوه بر آنکه خود موفق به تلاوت قرآن بودند دیگران را به تلاوت آن سفارش مى نمودند، و گاه نسبتبه تلاوت بعضى سوره ها در بعضى از شبها عنایت خاصى از خود نشان داده اند، توجه عزیزان را به چند روایت که دو نکته ذکر شده را در بر دارد جلب مى نماییم.
وهب از امام صادق(ع) مى پرسد خوب است در ماه رمضان در چند روز قرآن خوانده شود؟ حضرت فرمود: در سه روز به بالا.
امام باقر(ع) فرمود:« لکل شىء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان» (۲۳) هر چیزى بهارى دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.
از بین سورههاى قرآن به تلاوت این سورهها سفارش شده است.
۱و ۲: سوره عنکبوت و روم:
تلاوت این دو سوره در شب بیست و سوم ماه رمضان توصیه شده است.
امام صادق(ع) فرمود:« من قرا سورة العنکبوت و الروم فى لیلة ثلاث و عشرین فهو و الله یا ابا محمد من اهل الجنة» (۲۴)
سوگند به خدا کسى که سوره عنکبوت و روم را در شب بیست و سوم رمضان بخواند از اهل بهشت است.
البته این به معناى اقتضاء است که با وجود شرائطش چنین نتیجهاى را بدنبال خواهد داشت.
از امام زین العابدین(ع) روایت شده است:« من قرا انا انزلناه فى لیلة القدر عند فطوره و عند سحوره کان فیما بینهما کالمتشحط بدمه فى سبیل الله» (۲۵)
کسى که سوره قدر را در هنگام افطار و سحر بخواند مانند کسى است که در این فاصله در راه خدا بخون خود غلتیده باشد.
و همین مضمون نیز از حضرت امام صادق(ع) روایت شده است. (۲۶)
و نیز از امام صادق(ع) نقل شده است که هر کسى که در هر شب ماه رمضان هزار بار سوره قدر را بخواند در شب بیست و سوم عجایبى را درک خواهد کرد. (۲۷)
و در روایتى دیگر از آن حضرت اثر آن را در رسیدن انسان به سرحد نهایت یقین در امور اختصاصى اهل بیت(ع) قرار داده است که به واسطه دیدن بعضى از حقایق در عالم رؤیا به آن مىرسد. (۲۸)
شیخ صدوق روایت کرده است که مردى خدمت امام باقر(ع) رسید و پرسید چگونه من شب قدر را در هر سال شناسایى کنم؟ حضرت فرمود:
«وقتى که ماه رمضان آمد هر شب یکبار سوره دخان را بخوان، وقتى که شب بیست و سوم فرا رسید به آنچه که مىخواهى خواهى رسید.» (۲۹)
یکى از علل و حکمتهاى روزه این است که با ایجاد حالت گرسنگى و تشنگى انسان به یاد ضعیفان و مستمندان و تنگدستان بیفتد، و هر کسى به فراخور حال ووسع خود نسبتبه آنان کمک نماید. (۳۰)
ابن عباس مىگوید: وقى که ماه رمضان فرا مىرسید هر صاحب حاجتى که به نزد رسول خدا مراجعه مىکرد حاجتش برآورده مىشد. (۳۱)
راجع به حضرت زین العابدین(ع) نقل است که هر روز ماه رمضان را صدقه مىداد. (۳۲)
این عمل در سیره معصومین(ع) بنحو کاملى مشاهده مىشود.
و از امام صادق(ع) روایت است که هنگامى که حضرت امام زین العابدین(ع) روزه مىگرفت دستور مى داد گوسفندى را سر مى بریدند، و آن را تکه تکه ساخته و در دیگ مى ریختند، آن حضرت در وقت غروب به دیگها سر مى زد و در حالى روزه داشت بوى آبگوشت را استشمام مى نمود، آنگاه مى فرمود: کاسه ها را بیاورید این کاسه را براى فلان کس و دیگرى را براى فلان بکشید، و همینطور کاسه ها را پر مى کردند تا آبگوشت به اتمام مى رسید، آنگاه خود با نان و خرما افطار مى کرد. (۳۳)
از امام صادق(ع) روایت است که امام زین العابدین(ع) در ماه مبارک رمضان توجه خاصى به زیردستان و خدمتکاران خود داشت، و هرگاه یکى از آنها
مرتکب خطایى مىشد او را مورد عقوبت قرار نمى داد، و تنها گناه او را یادداشت مى نمود، تا آنکه که شب آخر ماه رمضان فرا مى رسید،
همه آنان را گرد خود جمع مى نمود، و کاغذهاى خطایاى آنان را بیرون مى آورد و بر تک تک آنان مى خواند و آنان به گناه خود اعتراف و اقرار مى نمودند، پس از آن در میان ایشان برمى خاست و مىفرمود:
« با صداى بلند بگویید: اى على بن الحسین، همان خدایت نیز خطاهایت را شمارش کرده است همانگونه که تو گناهانمان را شمردى، و در کتاب،
تمام اعمال کوچک و بزرگ ثبت است، و همه اعمال در نزد او حاضر است همانگونه که اعمال ما در نزد تو حاضر بود( و تو بر آن ناظر بودى)،
پس از ما درگذر همانگونه که تو امید عفو و گذشت دارى، از ما درگذر تا که خدایت را بخشنده و رحیم یابى… اى على بن الحسین، کوچکى مقام خود را
حضرت در حالى که گریه و زارى مى کرد مرتب این کلمات را مى فرمود و آنان هم با وى هم آواز مى شدند و مى فرمود:
بار خدایا تو به ما دستور دادى که از کسانى که به ما ظلمى روا داشتند درگذریم، ما بخود ظلم کردیم، پس از ما درگذر، که تو نسبتبه آن سزاوارترى.
تو به ما فرمودى که هیچ درخواست کننده اى را از در خانه هایمان رد نکنیم، ما به درگاه تو دست نیاز و درخواست بلند کرده ایم، و از تو طلب مى نماییم،
پس بر ما منت نه، و ما را محروم مساز… آنگاه رو به آنان مى نمود و مى فرمود: من از خطایاى شما گذشتم، آیا شما نیز از من مى گذرید؟
و آنان در پاسخ مى گفتند: از تو گذشتیم اى آقاى ما، و تو به ما هیچ بدى روا نداشتى، پس آن حضرت مى فرمود بگوئید:
بار خدایا: از على بن الحسین درگذر، همانگونه که او از ما گذشت، و او را از آتش آزاد آن همانطورى که او ما را از بندگى رهانید، و آنان آمین گفتند، و حضرت فرمود:
بروید که از شما گذشتم، و همگى شما را آزاد کردم، و همگى آنان را آزاد مىفرمود. (۳۴)
حفظ عفت عمومى جامعه از جمله مهمترین وظایف نظام اسلامى است به عنوان نمونه حد شرابخوار ۸۰ تازیانه است، ولى اگر در ماه رمضان شراب خورده شود حالت دیگرى دارد،
نجاشى شاعر در روز ماه رمضان شراب خورد، او را به نزد امیر المؤمنین آوردند، حضرت پس از یک شب زندان کردن او، و اجراى حد شرعى شرابخوارى( ۸۰ ضربه)، ۲۰ ضربه شلاق اضافى، بخاطر شکستن حرمت ماه رمضان بر او زد. (۳۵)
و در برخى روایات او پذیراى ۳۹ ضربه اضافى بدان جهت شد. (۳۶)
بنابر نقل برخى از روایات حضرت رسول اکرم در ماه رمضان تمامى اسیران را آزاد مىساخت. (۳۷) البته این مربوط به حفظ مصالح عمومى اسلام و مسلمین است و تشخیص آن به دستحاکم شرعى و ولى امر مسلمین است.
این نوشته چکیدهاى است گویا از کتابى که توسط این نویسنده در دست نگارش است، که امید استبه فضل الهى تقدیم محضر دانش پژوهان و شیفتگان معارف گردد.
۱- اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ۷۰٫
۲- من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ۲: ۱۵۶/۲۰۱۸٫
۳- الکافى(فروع)، شیخ کلینى، ۴:۸۸/۸، وسائل الشیعه، شیخ حر عاملى، ۱۰: ۳۰۹/۱۳۴۷۸۶( چاپ آل البیت).
۴- بحار الانوار، علامه مجلسى، ۹۸/۵٫
۵- همان، ۹۸/۱۶۰، دعائم الاسلام ۱/۲۸۲٫
۶- دعائم الاسلام ۱/۲۸۲٫
۷- بحار الانوار، ۹۸/۱۶۹٫
۸- الکافى ۴: ۹۵/۱، من لا یحضره الفقیه ۲:۱۰۶/ ۱۸۵۰، تهذیب الاحکام، شیخ طوسى، ۴: ۱۹۹/۵۷۶، المقنعة، شیخ مفید، ۵۱، مصباح المجتهد، شیخ طوسى، ۵۶۸، وسائل الشیعه ۱۰: ۱۴۷/۱۳۰۷۰٫
۹- تهذیب الاحکام ۴: ۲۰۰/۵۷۸، بحار الانوار ۹۸/۱۵٫
۱۰- بحار الانوار ۹۶، ۳۱۴/۱۵٫
۱۱- الکافى ۴: ۱۵۲/۱، وسائل الشیعه ۱۰:۱۵۷/۱۳۱۰٫
۱۲- تهذیب الاحکام ۴:۱۹۸/۵۶۹، وسائل الشیعه ۱۰: ۱۴۶/۱۳۰۶۷٫
۱۳- بحار الانوار، ۹۶/۳۱۵٫
۱۴- الکافى ۴:۱۵۲/۴، وسائل الشیعه ۱۰: ۱۵۸/۱۳۰۵٫
۱۵- بحار الانوار ۹۸/۱۲٫
۱۶- اقبال الاعمال ۱۹۵ و ۲۳۷، وسائل الشیعه ۳: ۳۲۷/۳۷۷۹ و ۳۷۸۳، بحار الانوار ۹۸/۱۲٫
۱۸- همان ۹۸/۱۶۰٫
۱۹- الکافى ۴: ۱۷۵/۴، من لا یحضره الفقیه ۲: ۱۸۹/۲۱۰۵، اقبال الاعمال ۱۰۷، بحار الانوار ۹۸/۴ و ۱۵۰٫
۲۰- فضائل الاشهر الثلاثة، شیخ صدوق ۱۳۸/۱۴۹، وسائل الشیعه ۱۰: ۳۶۵/۱۳۶۱۷، بحار الانوار ۹۸/۱۷۲٫
۲۱- من لا یحضره الفقیه ۲: ۱۷۴/۲۰۵۷٫
۲۲- الکافى ۴: ۶۶/۲، تهذیب الاحکام ۴:۱۹۲/۵۴۷، وسائل الشیعه ۱۰: ۳۰۵/۱۳۴۸۱٫
۲۳- عیون اخبار الرضا ۲: ۵۱/۱۹۸٫
۲۴- الکافى ۲: ۴۶۱/۱۰، ثواب الاعمال، شیخ صدوق، ۱۲۹/۱، معانى الاخبار، شیخ صدوق، ۲۲۸/۱، امالى الصدوق ۵۷/۵، المقنعة ۵۰، وسائل الشیعه ۱۰: ۳۰۲/۱۳۴۷۲، بحار الانوار ۹۶/۳۸۶٫
۲۵- ثواب الاعمال ۱۳۶/۱، تهذیب الاحکام ۳:۱۰۰/۲۶۱، مصباح المتهجد ۵۷۱، المقنعة ۵۰، وسائل الشیعه ۱۰: ۳۶۱/۱۳۶۱۱، بحار الانوار ۹۸/۱۶۵٫
۲۶- اقبال الاعمال ۱۱۴، وسائل الشیعه ۱۰: ۱۴۹/۱۳۰۷۶، بحار الانوار ۹۸/۱۱٫
۲۷- بحار الانوار ۹۷/۳۴۴٫
۲۸- همان ۹۶/۳۷۹٫
۲۹- مصباح المتهجد ۵۷۱، المنقعة ۵۰، وسایل الشیعه ۱۰: ۳۶۲/۱۳۶۱۲، بحار الانوار ۹۸/۱۶۵٫
۳۰- الکافى ۱: ۱۹۶/ ۸، امالى الصدوق ۳۸۸، وسائل الشیعه ۱۰: ۳۶۲/۱۳۶۱۲، بحار الانوار ۹۶/۳۷۹٫
۳۱- الکافى ۴: ۱۸۱/۶، علل الشرائع، شیخ صدوق ۳۷۸/۱، فضائل الاشهر الثلاثه ۱۰۲، المناقب ۴/۶۸، وسائل الشیعه ۱۰: ۸/۱۲۶۹۹ و ۲۱۷۰۰ و ۱۰: ۷/۱۲۶۹۷، بحار الانوار ۹۶: ۳۷۵/۶۲ و ۹۶: ۳۶۹/۵۰٫
۳۲- بحار الانوار ۹۶/۳۶۳٫
۳۳- اقبال الاعمال ۶۴، بحار الانوار ۹۸/ ۸۲٫
۳۴- المحاسن، الشیخ ابو جعفر احمد بن محمد بن ابى خالد البرقى، ۳۹۶/۶۷، وسائل الشیعه ۱۰:۱۴۰/۱۳۰۴۹، بحار الانوار ۹۶/۳۱۷٫
۳۵- اقبال الاعمال ۲۶۰، وسائل الشیعه ۱۰:۳۱۷، بحار الانوار ۹۸/۱۸۶٫
۳۶- الکافى ۷: ۲۱۶/۱۵، من لا یحضره الفقیه ۴:۵۵/۵۰۸۹، تهذیب الاحکام ۱۰: ۹۴/۳۶۲، وسائل الشیعه ۲۸: ۲۳۱/۳۴۶۳۲
۳۷- دعائم الاسلام، قاضى نعمان ۲: ۴۶۴/ ۱۶۴۴، مستدرک الوسائل، محدث نورى ۱۸: ۱۱۳٫
۳۸- بحار الانوار ۹۶/۳۶۳٫