نویسندگان
*سید مسیح شاه چراغ
**رضا برنجکار
عوامل متعددی سبب گرایش متفکران دینی در معنای صفات ذاتی خداوند به الهیات سلبی شده است که می توان از آن ها با عنوان مبانی این الهیات نام برد. مهم ترین عامل، توحید و یگانگی ذات خداوند است. سه تفسیر آن یعنی نفی تشبیه، نفی شریک و نفی ترکیب سه مبنای مهم در گرایش به الهیات سلبی می باشد. تنزیه و نفی تشبیه سبب آن شد که برخی متفکران از الهیات سلبی دفاع نمایند. دومین مبنا آن است که نباید برای ذات خداوند شریک قائل شد و از این رو نظریه زیادت اشاعره که قول به تعدد قدما است، باطل می باشد. الهیات اثباتی با این نظریه ارتباط مستقیم دارد و لذا الهیات سلبی راهکار مناسبی برای دور ماندن از این آفت است. مبنای سوم بساطت و نفی ترکیب است. بر این اساس متفکرانی مانند قاضی سعید قمی نظریه عینیت را نپذیرفته و با نفی صفات به الهیات سلبی گرایش یافته اند. مبنای چهارم عدم تعقل صفات خداوند است که سبب شده است متکلمانی مانند علامه مجلسی با وجود پذیرش اصل صفت برای خداوند، قائل به الهیات سلبی شوند. پنجمین مبنا اشتراک لفظی وجود است که برخی از متکلمان را به سوی الهیات سلبی سوق داده است.
برای دریافت متن کامل مقاله اینجا کلیک کنید