بسم الله الرحمن الرحیم
بی تردید برخی شخصیت ها در جهان اسلام در علومی خاص، سرآمد روزگار خویش بوده و به فراخور مهارت و به کارگیری ابزار مناسب با اقبال قاطبه مسلمین قرار گرفته اند.
همچنان که ابن سینا در علم طب و ابن رشد و فارابی در فلسفه اینگونه بوده اند. از جمله این دانشمندان که با اقبال بی نظیری از سمت عموم مسلمانان واقع شده است، جلال الدین محمد بلخی ملقب به مولوی یا مولاناست.
شاعری بی نظیر و بی بدیل در ساحت شعر و ادب پارسی، که در کنار حافظ و سعدی و سنایی و جامی، بار گرانی از انتقال نظم و ادب فارسی به آیندگان را برعهده داشته است.
یکی از مهم ترین ارکان اشعار مولوی، عرفان است. ورود مولانا به مقوله عرفان و نظریات خاص عرفانی او به دو نتیجه عمده انجامیده است.
اول: اقبال بی نظیر برخی از علما (عموما از اهل سنت) و اندیشمندان جهان اسلام به وی که تبلور آن را در شروح متعدد بر مهم ترین اثر او یعنی مثنوی می توان دید.
دوم: نقدها و اشکالات بی پرده علمای اسلام در مخالفت با آموزه های او.
این دو رویکرد باعث شده است که مولانا شخصیتی جنجالی، با طرفدارنی افراطی یا مخالفانی سرسخت باشد.
عنصر مذهب، از ویژه ترین ابعاد شخصیتی است که باید در افرادی که در حوزه معارف دینی به فعالیت پرداخته اند بدان توجه شود. این اهمیت ناشی از جایگاهی است که مذهب در موضعگیری آن شخص و یا سایر متدینین در امور مختلف مرتبط با دین خواهند داشت. همچنین سرچشمه اعتقادات افراد و اصول و فروع دین آنها، وابستگی بسیاری به مذهب و دین آنان دارد.
از جمله جنبه های مورد مناقشه و جنجال برانگیز در مورد مولوی، مذهب اوست. اینکه مذهب مولانا چه بوده؟ و آیا او شیعه ای خالص یا یک سنی متعصب بوده؟ یا حتی عارفی از مذهب رسته…
در مقاله پیش اجمالی از ادله طرفین در این زمینه ارائه شده است.
ظاهرا محل زندگی او و قونیه محیطی بوده که تا حدودی لاقید و کم تعصب به شمار می رفت، و انواع مذاهب و ادیان را در خود جای داده بوده است.
پدر و فرزندان مولوی همگی سنی مذهب بوده اند.
اساتید و شاگردان مولوی نیز همگی سنی و غیرشیعه بوده اند.
مولوی در موارد متعددی مانند کیفیت وضو، شهادت شاهد نزد قاضی، آب قلیل و کثیر، قیاس، مساله ارث، حکم دادرسی غیابی، حکم سرقت و… بر اساس فقه اهل سنت حکم داده است.
در فیه ما فیه نقل شده که فردی از مولوی درباره نذر سوال کرد و مولوی حکم شرعی مساله را بر اساس نظرات شافعی و ابوحنیفه ارائه داد.
در آموزه های اعتقادی نیز مولوی بر مبنای اعتقادات اهل سنت مشی نموده است.
از جمله اشکالات منتقدین بر مولوی، استناد به رویکرد مولوی نسبت به اهل بیت علیهم السلام و اصحاب و خلفای اهل سنت، بررسی دیدگاه مولوی درباره غدیر خم، دیدگاهش نسبت به حضرت ابوطالب علیه السلام، اشعار مولوی در تجلیل از ابن ملجم، دیدگاه او در تخطئه عزاداری سیدالشهدا علیه السلام و تقدیس خلفاست.
مولوی خلفای اهل سنت را به کرات ستایش می کند. او ابوبکر را نفس رسول الله و فانی در ایشان صلی الله علیه واله می داند. ابوبکر از دیدگاه او، اسوه عارفان، صدیق اکبر و مظهر اقتدا به پیامبر صلی الله علیه وآله است.
او همچنین مطالبی را در کتب خویش آورده که دلالت به عصمت عمر بن خطاب دارد. و معتقد بوده که عمر لایق مقام نبوت است.
مولوی حتی از عجز عثمان در بیان خطبه نیز کرامتی استخراج کرده و از او ستایش نموده است. و موارد بسیار دیگر در تجلیل از بزرگان اهل سنت که درج تمام آنها در این نوشتار ممکن نیست.
انتقاد دیگری که به مولوی وارد نموده اند، انتساب فضائل اهل بیت علیهم السلام به دیگران است. برای نمونه فضائل اهل بیت علیهم السلام را برای اصحاب و فضیلت صدیقه طاهره سلام الله علیها را برای عایشه نقل می کند.
مولوی شیعیان را رافضی می خواند و آنها را به خر هایی تشبیه می کند که تاب شنیدن فضائل عمر را ندارند.
در حکایتی دیگر، شیعیان سبزوار را نماد افراد دنیا زده، فاسد العقیده و مکار و یک سنی به نام “ابوبکر” را نماد اقطاب و اولیای خداوند قرار می دهد.
عمده ادله ای که در راستای اثبات شیعه بودن مولوی مطرح شده، استناد به اشعار او در فضائل اهل بیت علیهم السلام است.
خلاصه پاسخ منتقدان به این اشعار، این است که برخی از این اشعار در نسخ معتبر مثنوی یافت نمی شود و اساتید و مولوی پژوهان به دم اعتبار و عدم انتساب آنها به مولوی تاکید نموده اند. و اشعاری که در نسخ معتبر آمده نیز، در فضای اعتقادی اهل سنت و چارچوب های فکری آنها بوده است.
فضائل و مناقب اهل بیت علیهم السلام توسط بسیاری از علمای بنام اهل سنت مانند شافعی و احمد بن حنبل (از امامان چهارگانه اهل سنت) نیز بیان شده است و صرف سرودن شعر در منقب امیرمومنان علیه السلام اثبات کننده تشیع نیست.
مولوی عبارات بسیار بلندتری را در مدح خلفای اهل سنت در مثنوی و دیوان شمس به کار برده و بر عقاید شیعیان در مساله امامت و خلافت نیز طعنه زده که اینها حاکی از گرایشات عمیق فکری و مذهبی اوست.