نویسندگان:
عباسعلی محمدی
محمد سپهری
چکیده
تشیع از بدو خلافت عباسیان با چالش های فکری گوناگونی از سوی حکومت و برخی جریان های فکری مواجه بوده است.
پژوهش حاضر با بهره گیری از منابع کتابخانه ای،گزارش و شواهد تاریخی، در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که موضع شیعه امامیه در مقابل صف آرائی هایی که از سوی جریان ها صورت می گرفت چه بود و اساساً چگونه توانست هویت خود را در مقابل آنان حفظ نماید؟
با تسلط ترکان بر خلافت اسلامی و سلطه عقیدتی سلفیه، شیعیان در تنگناهای سیاسی، اجتماعی بیشتری قرار گرفتند.
در این دوره، امامان(ع) توانستند متناسب با مقتضیات زمان و مکان، راهکارهای ویژه ای چون مناظره، طرد، تکفیر، مکاتبه و… استراتژی حفاظت از جریان فکری شیعه و رشد تمدنی امامیه را دنبال نمایند.
بر اساس یافته های این تحقیق که به روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته؛ابناءالرضا(ع) با معرفی معارف توحیدی و آموزه های مکتب تشیع؛ همواره در مبارزات، مکاتبات و مناطرات خود، تنها راه حل ریشه ای برای نجات جامعه و هدایت جریان های فکری را توجه و تمسک به ثقلین مطرح می کنند و سایر جریان های فکری را عاری از انحراف ندانسته اند.
مقدمه
مذهب امامیه آیینی مبتنی بر آموزه های قرآنی نبوی و سیره و روش اهل بیت (ع) است؛ آیینی که براساس نگاه قرآنی به تمام ابعاد زندگی آدمی توجه می کند. این آیین ضمن آنکه
روی تشیع به عنوان اسلام برتر تأکید دارد پایه و اساسی را کلیت اسلام قرار داده است.
به زعم این نوشتار که برآمده از باوری شیعی است امامان شیعه تابع هدف واحد و همانندی که مقصد امامت با آن تعریف می شد به مبارزه مذاکره مکاتبه یا فعالیت می پرداختند؛ از جمله این اهداف میتوان به استقرار و حفظ شریعت نــاب نبوی، امنیت پایدار اسلامی و حفظ انسجام شیعه علوی با همگراسازی مردم اشاره کرد؛ هر چند که آنها گونه های متفاوتی از رفتار را در مقاطع گوناگون بروز داده اند.
در این مقاله با چنین رویکردی تلاش شده است ضمن جریان شناسی فکری سیاسی عصر، چگونگی مواجه امام جواد امام هادی و امام حسن عسکری (ع) و شیعه امامیه در مقابل جریانهای ،فکری فرهنگی و سیاسی به مداقه گرفته شود و مورد تحلیل قرار گیرد؛
هرچند نگارندگان اذعان دارند که آنچه بیان می کنند همچنان جای نقد و واکاوی دارد.
برای دریافت متن کامل مقاله اینجا کلیک کنید